1181 چیست؟
هیچی
فقط سن یه آقایی هستش که منتظر 313 نفره
به کارتون برسید ...!!!!!!!!!!!!!
اللهم عجل لولیک الفرج
* أَللَّهُــــــمَّ صَـلِّ عَلَى مُحَمَّـــدٍ وآلِ مُحَمَّـــدٍ وعَجِّــــلْ فَــرَجَهُــمْ*
1181 چیست؟
هیچی
فقط سن یه آقایی هستش که منتظر 313 نفره
به کارتون برسید ...!!!!!!!!!!!!!
اللهم عجل لولیک الفرج
* أَللَّهُــــــمَّ صَـلِّ عَلَى مُحَمَّـــدٍ وآلِ مُحَمَّـــدٍ وعَجِّــــلْ فَــرَجَهُــمْ*
✍
⛔هر روز شالهایتان عقب تر
⛔مانتوهایتان چسبان تر
⛔ ساپورتتان تنگ تر
⛔رژ لبتان پررنگتر میشود
❓بندهی کدام خداییید؟🔴
❓دل چند نفر را لرزاندهاید؟🔴
❓کدام مرد را از همسر خود دلسرد کردهاید؟🔴
❓چند پسربچه را به سمت پنهانی دیدن عکس و فیلم مستهجن سوق دادهاید؟🔴
❓اشک چند پدر و مادر و همسر شهید را درآوردید؟🔴
❓چند دختر بچه را تشویق کردهاید که بعدها بی حجابی را انتخاب کند؟🔴
❓چند زن را به فکرانداختهاید که از قافله مد عقب نمانند؟🔴
❓آه حسرت چند کارگر دور از خانواده را بلند کردهاید؟🔴
❓پا روی خون کدام شهید گذاشتید؟🔴
❓باعث دعوای چند زن و شوهر، بخاطر مدل تیپ زدن و آرایش کردن شدید؟🔴
❓چند زوج را بهم بی اعتماد کردهاید؟🔴
❓ نگاههای یواشکی چند مردی که همسرش دارد کنارش راه میرود، به تیپ و هیکلت افتاد؟🔴
⛔نگاه های هوس آلود چند رهگذر و...
🔥 🔥 🔥
🚫چطور؟
🔥بازهم میگویی، دلم پاک است!
🚫چادری ها بروند خودشان را اصلاح کنند؟
😑بازهم میگویی، مردها چشمشان را ببندندنگاه نکنند؟
🚫جامعه چاردیواری اختیاری تو نیست❗
این روزها که شیعه کشی
رخ نموده است
شاید نوید آمدنت را
دلالت است
آقا ، شکایت دلمان را
کجا بریم
عجّل علی ظهور شما
اوج حاجت است
کوفی شده زمانه و
هیچ اعتماد نیست
حتی به حرف ما که
دعامان شهادت است
آقا به خاطر دل زینب (س)
ظهور کن
در سوریه حضور حرامی
جسارت است
آقا قبول ،
منتظرانت کجا و من
وقتی تمام زندگی ام
غرق حسرت است
اینجا به بغض های حسن (ع)
خیره مانده ام
در کوچه ای که مادرتان
بی حمایت است
قصدم گریز نیست
به صحرای کربلا
آنجا که ناله ی همگان
وا مصیبت است
🌷اللَّهُــــــــــــــــــــمَّ عَجّــِــــلْ لِوَلیّکــــــــَ الفــــــــــــرَج 🌷
. بسیار مهم
آیا میدانید کلمه ی لایک که صهیونیستها از طریق فیسبوک و... به ما آموخته اند به چه معناست؟
ریشه ی لایک کلمه ی لاییک به معنای بی دین است که لاییک های بی دین اروپایی هنگام سخنرانی رهبرانشان با این کلمه آنها را تایید میکرده ان و برای تشویق رهبران کفار لایک را به کار میبرده اند؟
پس میتوانید به جای این کلمه ی قبیح و زشت، "احسنت" را به کار برید تاهم زبان قرآن را ارج نهیم هم دهانمان آلوده ی کلمه ی مورد علاقه ی کفار نشود...وبرعکس خوشبو به عطرکلمات قرانی بشه ان شاءالله.
نقڸ از حاج آقا دولابۍ:
وصف حال خیلۍ از ما ها♥
پدری چهار بچه خود را درون اتاقی گذاشت و گفت اینجا را مرتب کنید تا من برگردم، خودش هم رفت پشت پرده.
از آنجا نگاه می کرد و می دید هر بچه چکار می کند و داخل کاغذی یادداشت می کرد که بعدا حساب و کتاب کند .
یکی از بچه ها که گیج بود ، حرف پدر یادش رفت. سرش گرم شد به بازی . یادش رفت که آقاش گفته خانه را مرتب کنید .
یکی از بچه ها که شرور بود شروع کرد خانه را به هم ریختن و داد و فریاد که من نمی گذارم کسی اینجا را مرتب کند.
یکی که بسیار نا امید بود و روحیه خوبی نداشت ، ترسید . نشست وسط و شروع کرد به گریه که آقا بیا ، بیا ببین این نمی گذارد مرتب کنیم .
اما آنکه زرنگ بود و دلش پر از امید ، نگاه کرد از پشت پرده رد تن آقاش را دید. سریعا شروع کرد به مرتب کردن و می دانست آقاش دارد توی کاغذ مینویسد .
نگاه می کرد سمت پرده و میخندید. میدانست که آقاش همین جاست، توی دلش هم گاهی می گفت اگر یک دقیقه هم دیرتر بیاید باز من کارهای بهتر می کنم .
آن بچه شرور هم هرچه همه جا را به هم می ریخت، ولی می دید این خوشحال است، ناراحت نمی شود، وقتی همه جا را به هم ریخت، آن وقت آقا آمد
آنکه نا امید بود، و فقط گریه و زاری کرد و چیزی را اصلاح نکرد خیلی چیزی گیرش نیامد ولی آن دیگری که زرنگ بود و دلش سرشار از امید، کلی چیز گیرش آمد
زرنگ باش . شرور که نیستی الحمدلله . گیج و نا امید هم نباش .
نگاه کن پشت پرده رد آقا را ببین و کار خوب کن، خانه را مرتب کن، تا آقا امام زمان(عجل الله فرجه) بیاید، او هم دارد می بیند و همه چیز را یادداشت می کند
بزرگی گفت : وابسته به خدا شوید .
پرسیدم : چه جوری ؟
گفت : چه جوری وابسته به یه نفر میشی ؟
گفتم : وقتی زیاد باهاش حرف می زنم
زیاد میرم و میام .
گفت : آفرین .
زیاد با خدا حرف بزن
زیاد با خدا رفت و آمد کن ...!
بزرگی میگفت:
وقتی دلت با خداست،
بگذار هر کس میخواهد دلت را بشکند...
وقتی توکلت با خداست،
بگذار هر چقدر میخواهند با تو بی انصافی کنند...
وقتی امیدت با خداست،
بگذار هر چقدر میخواهند نا امیدت کنند...
وقتی یارت خداست،
بگذار هر چقدر میخواهند نارفیق شوند...
همیشه با خدا بمان.
چترِ پروردگار، بزرگترین چترِ دنیاست...
داستان بسیار زیبا وشنیدنی:
شیخ عباس قمی در فوائدالرضویه نقل میکنند که:
کاروانی از سرخس مشهد اومدند پابوس امام رضا(علیه السلام )، سرخس اون نقطه صفر مرزی است، یه مرد نابینایی تو اونها بود،اسمش حیدر قلی بود.
اومدند امام رو زیارت کردند، از مشهد خارج شدند، یه منزلیه مشهد اُطراق کردند، دارند برمیگردند سرخس، حالا به اندازه یه روز راه دور شده بودند
شب جوونها گفتند بریم یه ذره سر به سر این حیدر قلی بذاریم، خسته ایم، بخندیم صفا کنیم
کاغذهای تمیز و نو گرفتند جلوشون هی تکون میدادند، اینها صدا میداد، بعد به هم میگفتند، تو از این برگه ها گرفتی؟ یکی میگفت: بله حضرت مرحمت کردند
فلانی تو هم گرفتی؟ گفت:آره منم یه دونه گرفتم، حیدر قلی یه مرتبه گفت: چی گرفتید؟
گفتند مگه تو نداری؟ گفت: نه من اصلاً روحم خبر نداره! گفتند: امام رضا تو یکى ازصحن ها برگ سبز میداد دست مردم، گفت: چیه این برگ سبزها، گفتند: امان از آتش جهنم، ما این رو میذاریم تو کفن مون، قیامت دیگه نمیسوزیم، جهنم نمیریم چون از امام رضا گرفتیم،
تا این رو گفتند، دل که بشکند عرش خدا میشود، این پیرمرد یه دفعه دلش شکست، با خودش گفت: امام رضا از تو توقع نداشتم، بین کور و بینا فرق بذاری، حتماً من فقیر بودم، کور بودم از قلم افتادم، به من اعتنا نشده
دیدن بلند شد راه افتاد طرف مشهد، گفت: به خودش قسم تا امان نامه نگیرم سرخس نمیآم، باید بگیرم، گفتند:آقا ما شوخی کردیم، ما هم نداریم، هرچه کردند، دیدند آروم نمیگیرد، خیال میکرد که اونها الکی میگند که این نره،
جلوش رو نتونستند بگیرند
شیخ عباس میگه: هنوز یه ساعت نشده بود دیدند حیدر قلی داره بر میگرده، یه برگه سبزم دستشه، نگاه کردند دیدند نوشته:
«اَمانٌ مِّنَ النار،من ابن رسول الله على بن موسى الرضا»
گفتند: این همه راه رو تو چه جوری یه ساعته رفتی، گفت: چند قدم رفتم، دیدم یه آقایی اومد، گفت: نمیخواد زحمت بکشی، من برات برگه امان نامه آوردم، بگیر برو....
السلام علیک یا علی بن موسى الرّضا المرتضى علیه السلام
برسد به دست تمام خواهران محجبه وباایمان:
...
بگذار تمام دنیا بد وبیراهه بگویند!
به خودت...
به چادرت...
به سیاه بودنش...
می ارزد به یک لبخند رضایت مهدی فاطمه(س)
گذشت آن زمان که نفت را طلای سیاه میگفتند.
این روزها طلا تویی
سیاه هم چادرت...
طعنه ها دلسردت نکند.
باافتخار قدم بزن بانو!~~~
💫بانو
چه کسی میداند
پشت آن پوشش سخت؛
پشت آن اخم عمیق؛ چه گلی پنهان است... چه کسی میداند
جنس مغروری تو؛ گُهر عفت تو؛
چقدر نایاب است... چه کسی میداند
راز خندیدن آرام تورا؛
حکمت پوشیدن آن ساق تورا... باتو هستم بانو
و خدا خواست تو "ریحان" باشی؛
و تو "ریحانگیت" را مفروشش ارزان